سفرنامه بزرگترین جزیره غیر مستقل جهان؛دره چاهکوه و ماجرای دو قلوهای ترسناک!/قسمت سوم

حالا این که من بخواهم دره یا تنگه چاهکوه را وصف کنم احتمالا تکرار مکررات می شود. با یک جستجوی ساده می توان به اطلاعات و تصاویر خوبی از این منطقه زیبای قشم دسترسی پیدا کرد.

«ویکی پدیا»ی چاهکوه هم توضیحات خوب و خلاصه ای درباره آن ارایه کرده که نه حوصله سر بر است و اطلاعات مفیدی هم منتقل می کند.
خب واقعیتش این است که چنین منطقه زیبایی هنوز برای سرمایه گذاری در حوزه گردشگری جای کار زیادی دارد.

با توجه به تعداد بازدیدکنندگانی که ظاهرا هر سال هم به آن اضافه می شود نیاز است مسیر دسترسی به این منطقه سهل شود.
می شود تا نزدیکی های آن با ایجاد جاده ای مناسب گردشگران بیشتری را برای حضور در آنجا ترغیب کرد.
مسیر جاده خاکی و ناهموار رسیدن به چاهکوه خصوصا برای رانندگان وسواس و صاحبان اتوبوس و ماشین های گران قیمت باعث می شود آنها در سفر به قشم، قید این نقطه دیدنی و کم نظیر کشورمان را بزنند که واقعا ندیدن چنین مکانی حیف است.

می شود در ابتدای ورود به مسیر اصلی چاهکوه امکانات بیشتر و بهتری برای اتراق مسافران در نظر گرفت.
در آن بر بیابان و با آن ازدحام مسافران و گردشگران، تنها یک نفر آن هم با استفاده ازیک یخچال قدیمی کوچک آب معدنی می فروخت؛ آب معدنی خنک در آن هوای معمولا گرم چاهکوه حکم آب حیات است برای مسافرانی که باید مسیری پیاده روی کنند تا به زیبایی های چاهکوه برسند.
تازه این فروشنده محترم-نمی دانم عمدی یا سهوی- طوری آب معدنی هایش را به ملت ارایه می کرد که مجبور بودی حتما دو عدد از آن خریداری کنی؛یکی از آب معدنی ها آن قدر یخ زده بود که نمی شد آن را مصرف کرد در نتیجه باید یک آب معدنی غیر یخچالی هم می خریدی تا با درهم آمیختن آن بشود عطش گرما را تحمل کرد.

در ابتدای ورود به چاهکوه که روستای «سهیلی» قرار داشت مردی حدودا ۵۰ ساله با پیراهن چهار خانه ای آبی رنگ کنار دیواری نشسته و در اصل چشم به جیب گردشگران و سخاوت آنان داشت؛ چهره اش طوری بود که نمی خواهم توصیفش کنم اما شما تا همین جا بدانید که بچه ها با دیدن او ترس و لرزشان گرفت.پس از گذر از روستای «سهیلی» و رسیدن به ابتدای چاهکوه درست اول جایی که باید با پیاده روی به مرکز دره برسی با دیدن دوباره آن مرد ترسناک متعجب شدیم. 

از ابتدای چاهکوه تا رسیدن به انتهای آن در مسیر اصلی حدود ۷۰۰ متر راه است که فاصله ها هر ۲۰۰ متر توسط تابلویی مشخص شده است؛ البته یکی از تابلوهای مسیر از جا کنده و گوشه ای رها شده بود که دوستمان همراه و حساسمان آن را احیا و در جای خودش نصب کرد.
نکته ای که فراموش کردم بنویسم ماجرای دوقلوهای ترسناک حدودا ۵۰ ساله بود.
در ابتدای ورود به چاهکوه که روستای «سهیلی» قرار داشت مردی حدودا ۵۰ ساله با پیراهن چهار خانه ای آبی رنگ کنار دیواری نشسته و در اصل چشم به جیب گردشگران و سخاوت آنان داشت؛ چهره اش طوری بود که نمی خواهم توصیفش کنم اما شما تا همین جا بدانید که بچه ها با دیدن او ترس و لرزشان گرفت.
پس از گذر از روستای «سهیلی» و رسیدن به ابتدای چاهکوه درست اول جایی که باید با پیاده روی به مرکز دره برسی با دیدن دوباره آن مرد ترسناک متعجب شدیم. امکان اشتباه نبود چند نفر او را دیده بودیم و وقتی از یکی از فروشندگان کلاه و زیورآلات محلی آنجا پرسیدیم او آنچه دیده بودیم را تایید کرد و گفت که آنها برادران دوقلویی هستند که سالهاست یک دست و یک شکل اینجا نشسته و چشم انتظار کمک رهگذران و گردشگرانند.
پیاده روی حدود ۱۵ دقیقه ای ما را به مرکز دره چاهکوه رساند. آنجا دو چاه کم عمق یا بهتر بگویم آب انبار بود که یکی از بومیان آنجا بدون چشم داشت به سبک قدیم با سطل و بند از آن آبی که -عجیب خنک بود- بیرون می آورد و به عابرین می داد؛ اصرار هم می کرد هم از آن آب بخوریم و هم با آن دست و صورتمان را بشوییم.
در قسمت اصلی چاهکوه بازار عکس و فیلم و سلفی حسابی داغ بود…
دره هایی شگرف و چین چین که تا شعاع ۲۰۰ یا ۳۰۰ متری به سمت آسمان گسترده شده بود. چاهکوه زمانی که باران ببارد بر زیبایی هایش عجیب افزوده می شود.
آنجا طوری است که گودال های کوچک سنگی قرار دارد و بارش باران آن گودال ها را پر از آب می کند که دیدن این گودال های پر تعداد پر آب یکی از صحنه های زیبای حضور در قشم را رقم می زند.

وقتی از چاهکوه بازگشتیم دیگر ظهر شده بود؛ بهترین کار در آن حالت خستگی و تشنگی و البته گرسنگی رسیدن به جایی برای بیتوته و صرف ناهار بود.
خوشبختانه به سبب حضور گردشگران در روستای سهیلی سفره خانه ها و رستوران های محلی زیادی وجود دارد که اغلب هم غذای دریایی ارایه می دهند.
ما هم به وسیله جناب راننده جوان قشمی به یکی از بهترین سفره خانه های آن روستا رفتیم و یکی از خوشمزه ترین غذاهای دریایی مان را خوردیم؛ البته خوشمزگی زیاد شاید ناشی از گرسنگی فراوانمان بود که طعم خوب غذا را برایمان دلنشین تر می کرد اما به هر حال خوب بود و ما هم راضی از چاهکوه و روستای مسیری بازگشتیم تا برویم سروقت جنگلهای حرا…

ادامه دارد…

سفرنامه بزرگترین جزیره غیر مستقل جهان؛ورود همه به این مکان ممنوع است!/قسمت دوم

*****

نکته:قشم بزرگ‌ترین جزیره غیرمستقل جهان است؛این جزیره با مساحت ۱۴۹۱ کیلومتر مربع از ۲۳ کشور دنیا وسیع‌تر است. مثلا قشم دو نیم برابر سنگاپور و بحرین و سان مارینو، یک و نیم برابر هنگ‌کنگ، پنج ‌برابر مالدیو و هفتاد برابر ماکائوست.
اینجا را هم بخوانید

The post سفرنامه بزرگترین جزیره غیر مستقل جهان؛دره چاهکوه و ماجرای دو قلوهای ترسناک!/قسمت سوم appeared first on توریسم آنلاین.

درباره نویسنده: administrator

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *