تهران در پاییز زیباست و پیاده روی در پاییز تهران چیزی فراتر از یک فعالیت فیزیکی است.پاییز تهران روح شما را نشانه گرفته است.
چمدان : هندزفریها را در گوشتان بگذارید، ترانههای فارسی پر از آهنگهای پاییزی است، قدم زدن در پاییز تهران فرصتی است که هیچ کس نباید آن را از دست بدهد، روز کوتاه است، عجله کنید.
۱. بلوار کشاورز
بیشتر زیبایی بلوار کشاورز به مسیر میان بلوار است، دو پیاده راه که از وسط آن نهری میگذرد. در دو طرف پیادهراهها درختان زیبایی قرار دارند که گاهی شاخههایشان در اوج در هم فرو میروند و مسیر را با برگها و شاخههای درهم مسقف میکنند.
در پاییز این زیبایی به ۳ دلیل چند برابر میشود: اول اینکه رنگ برگهای درختان زرد و طلایی میشود. دوم برگهای طلایی روی زمین میریزد و کف پوشی از برگهای پاییزی را زیر پای رهگذران قرار میدهد و سوم شناور شدن برگها روی آب است.
بلوار کشاورز در فهرست میراث ملی ایران ثبت شدهاست. این خیابان پیرِ پایتخت جوان، حامل دههها تاریخ و خاطرات روزهای مختلف تهران است. از خیابان کارگر راه بیفتید و تا میدان ولیعصر در آغوش پاییز زیبای تهران بمانید.
اگر در میانه راه یا جایی حوالی خیابان فلسطین ناخنکی هم به ساندویچهایی با نون بلکی و نوشابههای تگری ساندویچی منحصربفرد بلوار زدید، یا حتی یک لیوان قهوه داغ از کافهها گرفتید و همراه خود کردید و یا از جلوی پارک لاله از دستفروشها شیرکاکائو داغ خریدید که چه بهتر.
۲. خیابان ولیعصر
این خیابان حتما ملکه سرد و گرم چشیده و دلفریب تهران است نه شاهزاده جوان و خام.
راز خیابان ولیعصر در پاییز، چنارها هستند، برگهای طلایی چنارها که همچون ریسههای گردنبندی طلا بر گردن این ملکه زیبا نشستهاند.
خیابان ولیعصر در عین پیوستگی هزار چهره دارد، از هیاهوی حوالی چهارراه ولیعصر که طعم دلهرهای خوش دارد تا خلوتی پیادهرو در فاصله میان پل پارکوی تا پل همت و یا حوالی چهارراه امیراکرم که هرجا سر برگردانید سفیدی و تلالو لباسها و تورهای عروس پشت ویترینها انگار خیابان را کاغذ دیواری کرده است. اما بی شک زیباترین قسمتهای خیابان ولیعصر دو محدوده پارکوی تا تجریش است که هنوز بوی باغهای شمیران قدیم در آن میپیچد و البته حوالی چهارراه امام خمینی (چارراه سپه) که انگار اگر همین الان سربرگردانی هنوز رد درشکههای تهران قدیم را روی سنگفرش خیابان میبینی.
از تجریش تا میدان راه آهن مسیر طولانی است اما استراحتگاهها، کافهها رستورانها، موزهها، تماشاخانهها و … هم کم نیستند. راستی شما هم وسوسه خوردن بستنی قیفی در سوز پاییزی را دارید؟
۳. کاخ سعدآباد
خِش خِش خِش… . کاخ سعدآباد به خودی خود مرموز است، این صدای خش خش برگ زیر پاها که در پاییز از هرگوشهاش شنیده میشود و مجبورت میکند برای پیدا کردن منبع صدا هی سر بچرخانی، مرموزترش هم میکند این کاخ به تعبیر ابراهیم گلستان «دره جنی» را.
بخش اصلی کاخ سعدآباد اگر چه امروز یک مکان فرهنگی است اما محوطه خانه خانواده سلطنتی پهلوی سیاسیترین پیشنهاد برای پیاده روی پاییزی است. انگار انتظار داری اگر گوشات را تیز کنی از پشت هر کاخ صدای پچ پچ نقشهای، توطئهای، حرف در گوشیای، رازی، چیزی را هنوز بعد از ۴ دهه بشنوی.
اما جدا از همه اینها محوطه کاخ سعدآباد باغ زیبایی با درختان گوناگون دارد و نهرهایی که از میانه آنها میگذرند و کاخ موزههای زیبا که نه تنها برای دیدنشان بلکه گاهی برای فرار از یک سوز ناگهانی پاییزی هم میشود به آنها پناه برد.
گرسنه شدید؟ یه کم صبر کنید، تجریش و دربند پر از جگرکیها و کبابیهای خاطره انگیز است.
۴. خیابان کریمخان و کوچههایش
به دل کوچه پس کوچههای حوالی خیابان کریمخان بزنید، گم نمیشوید، شاید هم یک کافه جدید پیدا کنید.
لابه لای کوچههای ویلا به خیابان سپهبد و از سپهبد تا ایرانشهر هنوز تعداد خانههای قدیمی یک یا دو طبقه حیاط دار و آجری زیاد است و زیباتر از خود بنای این خانهها، درختان سر بلند کرده از حیاطهایشان است آن هم وقتی تسلیم خزان اند.
خیال ببافید، در چند خزان این خانهها کودکی به دنیا آمده؟ … چند خبر خوب؟ چند خنده از ته دل؟ چند دل تنگی و بعد رفتن و گریه روی پلههای تراس؟ … کودکی که شاید الان ۵۰-۴۰ ساله است و لابد الان در یک واحد از برجهای شمال شهر مینشیند یا در یکی از آپارتمانهای کوچک پاریس، استکهلم یا در خانهای ویلایی رو به جنگل در کانادا و … اما این خانه در این نقطه تهران اکنون متروکه است یا اجاره داده شده به کافه، گالری و … .
اگر لای در حیاط یکی از آنها باز باشد حتما انتظار دارید که یک بنز قدیمی سورمهای متالیک با تودوزی چرم آنجا پارک شده باشد.
چه بر سر لوسترهای بلوری با لالههای تراش خورده و لبه آب طلا خورده و گویهای کریستالی آمد؟ بر سر سینیهای نقره، فرشهای دستباف، مبلهای مخمل کوب، جارو برقی الکترولوکس قهوهای که وقتی بیکار بود روی آن رومیزی قلاب بافی میانداختند چه آمد؟
پاییز در حوالی کریمخان شما را حسابی نوستالژیک میکند، شیرینیتر و قهوه ترک را در قنادی لرد بزنید و تا خانه هنرمندان پیاده بروید، روی حوض جلوی خانه، برگهای زرد و قهوهای پرفورمنس راه انداختهاند.
۵. پارک ملی گیاهشناسی
کمتر کسی برای پیادهروی پاییزی یاد باغ گیاهشناسی می افتد که حتما بی انصافی است. مخصوصا که باغ دریاچهای دارد و پل قرمز دلربایی، که از روی دریاچه میگذرد و اگر شانس بیاورید که نم باران پاییزی بزند و شما هم چتر قرمزی همراه داشته باشید روی پل چه عکسهای قشنگی که نمیتوانید بگیرید!
قطرههای باران روی دریاچه حلقه های کوچکی میسازند، برگهای پاییزی در هوا جابه جا میشوند و شما میتوانید پاییز را در انواع باغهای شبیهسازی شده ببینید. درختان همیشه سبز که در پاییز هم سر خم نمیکنند و یا درختان خزان کننده که سر تسلیم فرود آوردهاند و این بار چقدر زیباست سر تسلیم که جلوی پادشاه فصلها خم شده است.
The post ۱۱:۳۰ ۵ مسیر پیادهروی پاییزی در تهران؛ از «دره جنی» تا خیابان «هزار چهره» appeared first on توریسم آنلاین.