درباره جنگل های حرا هم حتما خیلی هایتان اطلاعات زیادی دارید. عکس هایش هم که الحمدالله به وفور در فضای مجازی موجود است و نیازی به نوشته های من نیست.
اما این خالی از لطف نیست که رضایت مسافران را از امکانات خوب این نقطه توریستی قشم ننویسم.
ورودی جنگل های حرا در این قسمت از قشم-ورودی سهیلی- از امکانات رفاهی خوبی بهره می برد. فروشگاه های متعددی هم دارد که ذائقه های مختلف مسافران را راضی می کند.
خصوصا این که در یکی از این فروشگاه ها نسکافه ای که من یک سال و نیم دنبالش بودم و از یک سال و نیم پیش نمایندگی اش در ایران تعطیل بود را یافتم. نسکافه ای که حتی در بازار بزرگ تهران و کیش و … هم اثری از آن نبود اما آنجا یکی از فروشندگان، تنها یک بسته از آن داشت که آن هم نصیب من شد آن هم باقیمتی باورنکردنی؛۳۷ هزار تومان.
از اصل ماجرا که در این بخش جنگل های زیبای حرا است غافل نشوم.
خب، زیبایی این جنگل ها و عبور با قایق از بین درختان عجیب آن، صفای خاص خود را دارد. انگار درختان در میانی انبوهی از چوب روییده اند. در صورتی که اینگونه نیست. در اصل این چوب ها ریشه همان درختان هستند که نقش تصفیه کننده آب را بر عهده دارند و بدین نحو آب شیرین به درختان منتقل می شود و راز جاودانگی چندین هزارساله درختان جنگل های حرا هم همین است.
حدود جزر و مد دریا را می توان از روی درختان فهمید. آنها که در زمان جزر دریا، از آب سر در میآورند. اما وقتی مد ایجاد می شود تا نیمه در آب میروند.
گفته می شود در حالت عادی عمق آب در میان این جنگلها بیشتر از یک تا یک و نیم متر نیست.
به اعتقاد بومیان این منطقه، موش تنها موجودی است که توان زیست و زنده ماندن در میان این درختان را دارد.
پارک ساحلی زیتون
احتمالا پارک ساحلی زیتون جزیره قشم بهترین و امن ترین مکان برای مسافران است تا اگر حوصله داشته باشند تنی به آب بزنند، در سواحل تروتمیز آن قدم بزنند. جت اسکی و قایق موتوری سوار شوند و خلاصه این که در یک ساحل خوب و شیک و مجلسی خوش بگذرانند و عکس و فیلم بگیرند و با دوستان و اقوامشان به اشتراک گذارند!
ما هم واقعیتش فرصت کم حضور در جزیره هنگام را در پارک زیتون تلافی کردیم و ساعتی در این ساحل زیبا به خوبی گذراندیم.
البته در بدو ورود نزدیک بود در اثر بی احتیاطی راننده یا به قول قشمی ها ناخدای جوان یک قایق موتوری حادثه ای تلخ رخ دهد و سر نوجوانی که مشغول شنا بود به دماغه قایق برخورد کند که خدا را شکر این خطر به صورت میلیمتری رد شد و به خیر گذشت تا اوقاتمان با دیدن این حادثه احتمالی تلخ نشود.
در مسیر بازگشت
هرچه در مسیر رفت شیراز به قشم با -همان توضیحاتی که عرض کردم- اذیت شدیم در مسیر بازگشت از این جزیره به شیراز بهمان خوش گذشت.
صندلی های مانیتور دار که می شد فیلم های سینمایی، آهنگ و عکس دید؛ضمن این که بچه ها هم حسابی با بازی های آن کیف کردند. برخورد خوب راننده و شاگرد راننده و البته که پذیرایی مناسب هم مزید بر علت خوبی راه برگشتمان بود.
من که به سفر با اتوبوس هیچ علاقه ای ندارم چون هم دیسک خفیف کمرم اذیتم می کند و هم کلا بد اتوبوس هستم در مسافرت های شب همواره بیدارم.
بنده خدا کمک راننده چندین بار آمد و خواست که اگر تمایل دارم مرا از نعمت چای بی نصیب نکند.
خلاصه طی مسیر بازگشت هرچند حدود دو ساعت زمان بیشتری گذشت -چون در تمام ایست بازرسی ها، پلیس با دقت اتوبوس را وارسی می کرد- اما با وجود این دو ساعت اضافه، به خاطر اتوبوس خوب و راننده های خوب آن سفرمان به راحتی انجام شد و صبح حوالی ساعت ۸ به مقصد رسیدیم…
تمام
سفرنامه بزرگترین جزیره غیر مستقل جهان؛دره چاهکوه و ماجرای دو قلوهای ترسناک!/قسمت سوم
*****
The post سفرنامه بزرگترین جزیره غیر مستقل جهان؛از شوماخر ایرانی خبری نبود!/قسمت پایانی appeared first on توریسم آنلاین.