اگر ناشکر و نا امید هستید این مطلب را لطفا،حتما بخوانید…

سلامتی خیلی انتزاعیه انتزاعی‌تر از اون چیزی که فکرش رو بکنید ینی اگه دارید راه می رید و مشکل خاصی ندارید بالاترین سطح سلامتی رو دارید البته من دکتر نیستم فقط این رشته توییت رو می‌نویسم برای اینکه بدونید هدف نوشته‌هام بیش ازطلب محبت، انتقال تجربه‌س. لطفا تا آخر بخوانید.

منبع:توییتر مهدی شادمانی:

یک:۴سال پیش زمان مرخصی از بیمارستان دکتر بهم گفت چون دومین باره که لخته خون داشتی«باید تا آخر عمر قرص وارفارین بخوری» قرص۱۰تا تک تومنی بود،اماجمله نابودم کرد. من۳۳ساله چرا باید تا آخر عمر قرص بخورم؟ چرا دکترها مواظب حرفشون نیستن؟ آخر عمر؟ درست عمر دست خداست اما،این حال خوب آخرداره؟

دو:یک سال نشده در اثر عوارض قرص ده تومنی و مصرف اشتباه،آمبولی کردم و تا پای مرگ رفتم. روی رگ فیلتر گذاشتن و همه آزمایش‌ها انجام شد اما اثری از سرطان نبود. هنوز قرص جدید اختراع نشده بود که دوبارهمصرف اشتباه، سبب خونریزی در پا، محل لختگی شد. وقتی که همه می‌گفتن چیزی نیست.
سه:حجم پایم ازخونریزی سه برابر شده بود و راه رفتن رسما سم اما باور نمی‌کردم و یه سفر کاری برای همشهری‌جوان از تهران رفتم انزلی و بعد جویبار و همه رو رانندگی کردم بالای ۱۰ بار سونوگرافی داپلر شدم اما هیچی نبود جز آخری.می‌گفت در خون بافت می‌بیند
دکترم«بن اسکن»نوشت اماباورنمی‌کرد.
چهار:دردکمر سراغم آمد.عکس‌های قبلی گم شده بود
دیسک بیرون زده کنترل شده داشتم
عکس جدید گرفتم، شانسی به دکتر جراح مغز و اعصاب رسیدم تو همون مرکز،گفت« سرطانه . آخی… چند تا بچه داری؟» و خانمم همراهم بود
فردا یه رادیولوژیست خبره گفت. سارکومه، کبد و ریه درگیره مهره خرد شده
عمل کنیدودعا.
پنج:احتمال وحشتناکی وجود داشت؛مرگ یک ماهه.
اما این یکی مرگ شش ماهه بود،که نذاشتن بفهمم.
یه لحظه استپ
تا دوسال قبل شکایتم این بود که چرا قرص تا آخر عمری بهم دادن و اگه زالربان ۸هزارتومنی اختراع شده بود، اوضاعم این نبود.
اما حالا سرطانی داشتم که بهم گفتن۳ساله خوب می‌شی.
شش:شکرخدا هیچ وقت و تو هیچ مرحله‌ای یادم نرفت
اما بدتر شدن اوضاع رو می‌شد حس کرد
تو هیچ مرحله‌ای به گذشته فکر نکردم
فقط به این فکر کردم که دور و برم شخصی بدتر از من هم هست یا نه؟ که همیشه بود تعدادشون هم بسیار زیادتر از حد تصور پس من سلامتی نسبی داشتم نسبت به افراد دیگه.
هفت:سرطان شوخی نیست. از اسمش تا درداش تا رادیو تراپیش تا مو ریختنش تا بی‌جونیش تا عدم تحرک برای من تا عذاب اطرافیان تا ذره ذره آب شدن جلوی عزیزان تا هرچیش که فکر کنی
تا شیمی درمانی‌اش تا عوارضش عوارضش
اما این آخر خط نیست
شایدباورت نشه اما در طولانی شدن سرطان دردهای اصلی بعدا میاد.
هشت:یه هفته دنده‌ام باد خورد. یا هرچی. نفس کشیدن غیر ممکن بود. نفس می‌کشیدم دنده‌ام تیر می‌کشید به خودم آدم بدطور. دیدم بدتر از سرطان سارکوم لزوما سرطان فلان نیست. خوابیدن و نفس نکشیدنه. خوب که شد عوارض شیمی درمانی دل درد گرفتم. خوب نشو. البته عوارض خودش یه رشتو ست که بماند.
نه:غده‌های ریه فعالیت کردن یه ماه پیش، ریه سوراخ شد،بستری و عمل. بادرد زیاد یه روزه مرخص شدم شکرکردم اما بدترم بود هفته قبل دوباره ریه چپ سوراخ شد و این دفه وقتی فهمیدیم که ریه چپ کلا جمع شد
عمل،یه هفته بستری و یه آرزو؛بتونم یه روز دیگه تو خونه با همون سرطان کوفتیم راحت نفس بکشم.
ده:سلامتی خیلی انتزاعیه، انتزاعی تر از چیزی که فکرش رو بکنی
اما واسه من سلامتی
تو لحظه غرق مرفین، ولو روی تخت بیمارستان، با بالاترین اکسیژن دریافتی همونی بود که گفتم.
خونه، تخت، بچه هام، سلامتی حرف زدن باهاشون
تازه ناامیدی یادم رفت.می‌ری دنبال بهبودی اما می‌گن شکرکن ۶ماهت شده۲۴ماه.
یازده:جای شما باشم چند باراین رشته رو می‌خونم و با خدام رو راست می‌شم
همیشه شکرخدا می‌کردم اصلا همه خوبیها رو از چشم خدا می‌دیدم امااین شکرها فرق می‌کنه
لازم نیست خدای نکرده
به یه هزارم دردای من دچار شید
شکری کنید و به کسانی که بیمارن به شکرانه‌ش کمک کنید
(خدا هوامو داره بقیه رومیگم).
دوازده:بخش شیمی درمانی همه بیمارستان‌ها، محک و مراکز بیمارهای خاص دیگه، هرجا سر بزنید پر است از آدم نیازمند
سرطان مثل ترمز دستی تو زندگیم بود
مطمئن باشید هفته‌ای نصفه روز وقت رو می‌تونید بذارید برای پیدا کردن نیازمند
اما اینا همه‌ش یه گوشه‌شه
اولش شکر خداست آخرش شکرخدا
خدایا شکرت
پایان.

The post اگر ناشکر و نا امید هستید این مطلب را لطفا،حتما بخوانید… appeared first on توریسم آنلاین.

درباره نویسنده: administrator

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *