از رودبار که ۳۵ کیلومتر دور شویم و فرعی روستای رستمآباد را به داخل بپیچیم، چند دقیقه بعد در استخرگاه هستیم. از بین جادههای مارپیچ و خانههای روستایی و در حالی که منظره جنگل و دشت احاطهمان کرده میگذریم و بعد به جایی شبیه بهشت میرسیم.
استخرگاه کجاست؟
رودبار و زیتونفروشیهای بیشمارش را که پشت سر بگذاریم، در جایی نزدیک درفک، به روستای زیبای استخرگاه میرسیم. استخرگاه، بالای ارتفاعات قرار گرفته و با رفتن به آن چند روزی میشود از شهر و هیاهویش دور شد. هوای خنک و تمیز خورد و در جایی بود که فقط صدای مرغ و خروس و گاو و پرندهها شروع میشود.
از رودبار باید به رستمآباد برسیم. ورودی این شهر در سمت راست و ادامه مسیر ما به سمت ییلاق دفراز است که جزو دامنههای درفک محسوب میشود. تا دفراز راه زیادی نیست، اما جاده رو به بالا و کوهستانیست. در طول راه باید از محلیها مسیر را بپرسیم، چون سر یک دوراهی اگر از سمت چپ و رو به بالا نرویم، از جای دیگری سر در میآوریم. بعد از ۲۰ دقیقه به دفراز میرسیم و کمی بالاتر در سمت چپ، یک جاده خاکی با پیچ تند ما را به استخرگاه میرساند.
این روستا به خاطر وجود دو استخر، یکی درضلع شرقی و دیگری درضلع غربیاش به این اسم معروف شده است. کنار یکی از این استخرها که شبیه دریاچه است، خانهای قدیمی قرار دارد که نزدیک ۱۰۰ سال عمر دارد. در محوطهاش گاوها میچرند و مرغابیها و سگها زندگی مسالمتآمیزی دارند. در ایوان خانه که بایستیم منظره یکدست سبز کوههای اطراف را میبینیم . وقتی هوا سرد باشد مهای سرتاسر محوطه را میپوشاند، انگار که قرار باشد اتفاقی غیرمنتظره و ترسناک رخ بدهد.
خیلیها برای عکس گرفتن به محوطه این خانه میآیند و با دریاچه وکلبه نیمهکار چوبی کنار آن عکس میگیرند و بعد میروند. قدیمها، علی آقا، صاحب خانه از آنهایی که برای عکس گرفتن میآمدند، پولی نمیگرفت، ولی حالا برای قدم گذاشتن در این خانه و بودن در محوطهاش، باید ورودی پرداخت کرد.
امکان اقامت در این خانه قدیمی هم هست، ولی از آنجایی که چند وقتیست بر سرزبانها افتاده، برای اینکه شانس اقامت در آن را داشته باشیم باید شماره صاحب خانه را پیدا کرده و از هفتهها قبل جا رزرو کنیم.
همسر و دختران علی آقا برایمان غذاهایی مثل اناردون، میرزاقاسمی و کباب ترش درست میکنند و خاطره سفرههای صبحانه مفصلی که پهن میشود باز هم ما را به اینجا میکشاند.
بالای این خانه، به کوه میرزا میرسیم. کوهی که از بالایش دیدی ۳۸۰ درجه به منظره اطراف داریم، پایین خانههای روستاییاند و مزارع و این بالا دشتی سرسبز و در دورست، منظره جنگلها.
میتوانیم در روستا بچرخیم و گاو و مرغابیهایی را ببینیم که از کنارمان میگذرند، بعد هم وارد جنگل شویم. نزدیک استخرگاه، آبشار کوچکی هم هست. ولی آن را هم نبینیم مهم نیست، چون به اندازه کافی در اینجا از زیباییهای دیگر اشباع شدهایم.
خانه علی آقا، تنها خانهای نیست که امکان اقامت در آن را داریم. حالا دیگر استخرگاه، ناشناخته نیست و آدمهای زیادی از شهر به دیدنش میآیند؛ بنابراین مردم روستا هم بیشتر از گذشته خانههایشان را به گردشگران اجاره میدهند.
نوشته استخرگاه؛ بهشتی برفراز درفک اولین بار در وبلاگ اسنپ تریپ. پدیدار شد.