چرا تهران را به اندازه تهران نمی‌شناسیم؟

 هفته تهران (۱۲ تا ۱۸ مهر) ‌فرصت مناسبی است تا بررسی کنیم چرا فقط ابرشهر تهران را به ترافیک و آلودگی هوایش می‌شناسیم و با آنهمه جاذبه‌های تاریخی و طبیعی بی‌شمار، مقصد سفر حتی برای بیشتر پایتخت‌نشینان نیست.

ایرنا: ۱۴مهر که به مناسبت انتخاب این شهر به پایتخت سیاسی کشور در عهد قاجار، توسط شورای اسلامی شهر تهران طی سال ۹۵ به روز تهران نام گرفته، مناسبتی برای برنامه ریزی هفته تهران شده و این مناسبت‌ها فرصت خوبی است تا ضمن معرفی بیشتر زیبایی‌های تهران، به این پرسش ها هم پاسخ داده شود که چرا تهران را آنطور که هست نمی‌شناسیم.

خیلی‌ها جاذبه های تاریخی و گردشگری این کلانشهر را حتی با وجود سال‌ها سکونت در آن نمی‌شناسند یا برای دیدن آن وقت نمی‌گذارند.

طی سال‌های گذشته هم کمتر اتفاق افتاده مردم سایر استان‌های کشور عازم سفر شوند و شهر تهران را به عنوان مقصد سفر خود انتخاب کنند؛ نهایت، به طور مثال در ایام تعطیل نوروز وقتی می‌خواهند به شمال یا دیگر استان‌های شمالی یا شمال غربی کشور بروند توقفی هم در تهران می‌کنند و معتقدند آن ایام این کلانشهر خلوت‌تر است.

البته این برداشت نادرست هم نیست، تهران شلوغ است، ترافیک زیادی دارد، آلودگی صوتی و هوای آن امان‌ها را بریده و تصویری که همواره از پایتخت معرفی شده یا در اذهان جا مانده نیز بر همین مبنا قرار دارد.

اما پایتخت روی دیگری هم دارد و در کنار مشکلاتش از زیبایی‌های منحصر به فردی برخوردار است که در کمتر جایی از دنیا شاید بشود مشابه آنها را یافت.

تهران، هم شهری است تاریخی و هم دارای جاذبه های متنوع طبیعی؛ جنوب تهران در شهرری یا حتی در برخی نقاط شهر تهران مانند قیطریه، مولوی یا بازار بزرگ، قدمت و تاریخی حدود هفت هزارساله را باستان شناسان برای این شهر به ثبت رسانده اند؛ ضمن اینکه بسیاری از بناهای تاریخی موجود پایتخت از دوره صفوی به این طرف سرپا هستند و میزبان گردشگران.

قرار گرفتن تهران در دامنه های البرز نیز مناظر بدیع طبیعی را در این شهر و اطراف آن در کنار آثار تاریخی ایجاد کرده است که حتی با یک یا چند سال سکونت در آن حتی با برنامه ریزی برای دیدن جاذبه های موجود، باز با کمبود زمان مواجه می‌شویم.

کسی که در تهران ساکن باشد به فاصله چند ساعت می تواند هم به مناطق کویری( در نزدیکی ورامین) دسترسی داشته باشد و هم از ورزش های زمستانی در شمال پایتخت استفاده کند و این موقعیت ویژه پایتخت را کمتر شهر یا منطقه ای در دنیا دارد.

با یک جست و جوی ساده در اینترنت نیز می‌توان فهرست حداقل یکصد جاذبه تاریخی و طبیعی شهر تهران را یافت و برای دیدن آنها در طول سال برنامه ریخت، حال آنکه جاهای دیدنی این کلانشهر بسیار بیشتر از این شمار است.

اما نخستین پرسش در این زمینه اینکه چرا خیلی‌ها جاذبه های تهران را نمی‌شناسند و مهمترین پاسخی هم که به آن داده می‌شود این است این جاذبه ها خوب و به اندازه معرفی نشده‌اند.

به واقع این جاذبه ها به اندازه، ساختارمند، هدفمند و به شکل کارشناسی معرفی نشده‌اند و نیاز است که به هر مناسبت و فرصت معرفی آنها کار کارشناسی و علمی با هدف مخاطبان داخل و خارج از کشور انجام شود.

حتی شاید اگر بگوییم عزمی جدی و برنامه محور طی سال های گذشته برای معرفی جاذبه های تهران وجود نداشته است گزاف نگفته باشیم؛ هنوز وقتی پای صحبت برخی برنامه‌ریزان می‌نشینیم می‌گویند اگر بیشتر به تهران برسیم یا آن را معرفی کنیم، با سیل جمعیت بیشتری از مهاجران مواجه می‌شویم که این شهر را بیش از پیش غیرقابل سکونت می‌کنند.

بر همین مبنا می‌بینیم که کمتر مشاهده شده در حوزه گردشگری تورهایی به مقصد خاص تهران برنامه ریزی شود و اگر هم طی چند سال اخیر اقداماتی مشاهده شده، قائم به فرد یا یک موسسه بوده و برنامه ریزی ساختاری نبوده است.

حتی نهادهای مرتبط با مسائل میراث فرهنگی هم در هرکدام از بخش‌ها تاکنون در این زمینه اقدامات درازمدت، اثرگذار و حرفه ای نداشته اند و اگر برنامه هایی هم اجرا شده متناسب با اصول حرفه ای تبلیغات یا اطلاع رسانی نبوده است.

صرفنظر از معرفی جاذبه های تهران برای شهروندان خارج از کشور یا خارج از تهران، این مشکل در شهر تهران هم بخوبی مشهود است و نگارنده پیشنهاد می‌کند برای برنامه‌ریزی معرفی جاذبه های تهران در بعد مخاطب داخل، جامعه هدف به دو دسته تهران‌نشینان و ساکنان سایر شهرها و روستاهای کشور تقسیم شوند و برای این دو دسته از مخاطبان برنامه ریزی جداگانه در دستور کار گیرد.

چرا باوجود شناخت، از جاذبه ها دیدن نمی‌کنیم؟

اما در این میان بسیاری از افراد هم هستند که از جاذبه های دیدنی شهر تهران کم و بیش اطلاع دارند اما برنامه ای برای دیدن آنها نمی ریزند؛ اصولا تهران نشینان تا فرصتی برای تفریح به دست می آورند بیشتر به فکر رفتن به شمال یا مناطقی خارج از تهران هستند و این به نوعی به فرهنگ تبدیل شده است.

این نکته مهمی است که به نظر می‌رسد اگر به آن توجه شود نه تنها زمینه معرفی بیشتر جاذبه های تهران به واسطه این افراد به سایر شهروندان ایرانی و غیرایرانی فراهم شود، این کار زمینه نشاط اجتماعی و آرامش خاطر بیشتر افراد ساکن در پایتخت را نیز فراهم می‌کند.

آنان که در تهران زندگی می‌کنند خوب درک کرده‌اند که سبک زندگی در پایتخت با دیگر نقاط کشور تفاوت‌های بی‌شماری دارد؛ بیشتر افراد در تهران چند نوبت کار می‌کنند، صبح‌ زودتر از خانه بیرون می‌زنند و شب هم دیرتر به خانه باز می‌گردند.

در طول روز شهروندان عمدتا فرصت بازگشتن به خانه برای میل کردن ناهار یا استراحت ندارند و یکسره مجبورند کار کنند تا بتوانند از پس هزینه های اقامت در تهران بر بیایند.

آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ترافیک کلافه کننده، ازدحام جمعیت در پیاده روها و مراکز مهمی که گذر انسان ها به آنجاها می رسد مثل بازار تهران یا ….، همه و همه سبب می شود که تردد در سطح شهر در خلال انجام کارها و فعالیت ها هم انسان را بیشتر خسته و کلافه تر کند؛ لذا نیاز به استراحت و تفریح در انسان هایی که در تهران زندگی می کنند بیشتر از سایر نقاط کشور احساس می‌شود.

دیدن آثار تاریخی شهر تهران هم برای تهران نشینان از رفتن به مناطق خارج از تهران یا شمال کم هزینه تر و آسان تر است؛ لذا اگر ساکنان تهران بتوانند برای دیدن جاذبه های شهر تهران بیشتر و بهتر از قبل برنامه ریزی کنند، ضمن آشنایی با تاریخ و هویت بیشتر پایتخت، می توانند از آرامش فکری بیشتری هم برخوردار شوند.

اما اینک می‌توان مدعی شد در فرهنگ مسافرت یا تفریح شهروندان در تهران اکنون کمتر فرصتی به خود شهر تهران داده می‌شود که بیشتر علت های آن نیز به ناشناخته ماندن جاذبه های این کلانشهر یا رویکرد و نگرشی نزد مردم بر می گردد که معتقدند تفریح و ایجاد فراغ بال، یعنی خروج از تهران.

لذا روز و هفته تهران فرصت مناسبی به شمار می‌رود تا هرچه بیشتر شهر تهران را معرفی، روی فرهنگ مسافرت و تفریح در پایتخت به شکل اصولی و حرفه ای کار کنیم و این معرفی و اقدامات البته به این هفته محدود نباشد.

The post چرا تهران را به اندازه تهران نمی‌شناسیم؟ appeared first on توریسم آنلاین.

درباره نویسنده: administrator

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *