صوفی و خاطره؛به اینجا می گویند بهشت مزه ها!

بانگ ظهر بود ، صدای اذان از مناره های شاهچراغ به گوش می رسید . سنگفرش کوچه ها آرام بود مثل همیشه و من دلم تنگ شده بود برای تو . آمدم ولی نبودی !

هما حاصلی

صدای قدم های تو هنوز در ذهن محله کهنسال جاخوش کرده است تو دوباره چادرت را به دندان می کشی و زنبیل سنگینت را این دست وآن دست می کنی و می روی تا مشام محله را ازعطر مطبخت دیوانه کنی.
تا بیاید مثل همیشه حسرت دلم را چنگ بزند خودم را در سرسرای عمارتی نو در سبک و سیاق همان بناهای سنتی زیبا می بینم . صدای خوش آمد مرد جوان و عطرگلدان های تازه آب خورده و راه پله ای که مرا از شلوغی خیابان به آرامش گذشته ای پر خاطره می برد.
در انتهای راه پله ها چشمم به دار قالی کنار دیوار می افتد و دستهایم پر می کشند برای تارهای زیر و رو و گرهی که نقش بیاندازد . کوزه ها و خمره های بزرگ و کوچک کنار دیوار قصه ها دارند. رسیده ام به حیاط جایی شبیه خانه تو، یادت بخیر !
خدای من دلم غنج می رود برای حوض آن وسط. میان زندگی سریع این روزها با استرس ها و دلشوره های تمام نشدنی اش غنیمتی است اینجا . بنشینی و گوش بسپاری به چهچهه قناری های قفسی چهار گوشه حیاط و میان طراوت آب پاشی ها زندگی را نفس بکشی. چقدر حال آدم خوب می شود.
اینجا « مجتمع گردشگری صوفی »است
نگفتم برایتان، اینجا « مجتمع گردشگری صوفی » در محله سنگ سیاه شیراز است. جایی که همه چیز دست به دست هم داده تا دنیای معصوم و زنده حیاط های قدیمی و خانه مادربزرگ هایمان را تداعی کند . جایی فارغ از اضطراب تلمبار شده در شلوغی خیابان های شهر .
بساط چای آتشی هم گوشه حیاط برپاست . تخت های چوبی با جاجیم های پهن شده منتظر مهمانند. هاون سنگی ودسته اش و هوای کوبیدن نمک و نخود و عطر کوفته هایی که فقط به دست مهربان مادربزرگ به عمل می آمد. مادرهای خانه های قدیمی کیل دستشان بود و برای مشغول ضمه نشدن ترازو های دو کفه همیشه گوشه حیاط شان آویزان .باور می کنید اینجا هم از همان ترازوها گذاشته اند.
به طبیعت سلامی دوباره خواهی داد
روی صندلی حصیری پشت میز چوبی می نشینم . سر میز هم دنیایی خاطره منتظرت است. جعبه دستمال کاغذی ها شبیه اتوی ذغالی است و ظرف های روی میز همه مسی اند یا سفالی .
چه کار قشنگی. قدیم ها ایمان بی شائبه ای در خانه ها جریان داشت که انعکاس آن مهربانی به عالم و آدم بود. آدم ها برای راحتی خودشان هنوز به ظروف یک بار مصرف رو نیاورده بودند و طبیعت این قدر سرخورده و آلوده از کردار فرزندان ناخلفش نبود. در« صوفی »از ظروف یک بار مصرف خبری نیست و این دل آدم را گرم می کند.
تریپ ادوایزری ها به اینجا می گویند بهشت مزه ها


در منوی « صوفی » ترکیب دلپذیری از غذاهای مجلسی تا انواع کباب های ایرانی با مخلفات ویژه دست مهمانان را برای یک شام یا ناهار دلپذیر باز گذاشته است؛ از چلوکباب سلطانی و برگ و کوبیده گرفته تا جوجه لاری وکباب ماهی و دیزی سنگی مخصوص و غیره و ذلک . خوراک ویژه این رستوران که گردشگران بسیاری رانمکگیر کرده غذایی است به نام «خاطره مادربزرگ » که در ظروف سفالی لالجین سرو می شود. این خوراک که همان دمپختک شیرازی است ترکیبی است از برنج با گوشت گوسفند و سبزیجات محلی دست چین شده. علاوه بر آن بهترین کلم پلو شیراز را می توانید در این رستورا ن میل کنید. راستی کشک و بادنجان و دلمه برگ مو و میرزا قاسمی هم در منوی پیش غذا هست. باید یک بار هم که شده مهمان « صوفی » شوید تا طعم اصیل خوراک ایرانی را با همه وجود حس کنید .بی علت نیست که در سایت جهانی تریپ ادوایزر گردشگران، این رستوران شیرازی را «بهشت مزه ها» نامیده اند.
در سفره خانه خبرهایی است
برای روزهای زمستان و ظهرهای گرم تابستان سفره خانه صوفی آماده میزبانی از مهمانان است. واردش که بشوی چشمت به فانوس های فتیله ای روشن می شود . کتاب های کاهی قدیمی و شاهکاران ادب پارسی در زیر فانوس ها تو را به خلوتی دیگرگون دعوت می کند. اینجا هم از جنس صفای بقیه مجتمع صوفی است . بادبزن های حصیری و چرخ گوشت دستی و گاری که حامل ترشی و سالاد و پیش غذا است و شربت هایی که خنکای آن به عمق وجودت می نشینند.
از بام تا شام در پشت بام صوفی
حیاط مجموعه گردشگری صوفی به پشت بام راه دارد و آنجا خودش دنیایی است . می شود ساعت ها آنجا گشت و دلزده نشد و خاطره بازی کرد. در مسیرهای رویایی پشت بام دوچرخه های قدیمی با خورجین های پرشان خیال تو را تا زیر ساباط ها و کوچه های قهر و آشتی می برد.
به گفته آقای اکبر زمان ثانی مدیر مجموعه رستوران های صوفی قرار است پشت بام که ورودی جداگانه ای نیز برای آن در نظر گرفته شده پاتوق هنرمندان و هنردوستان شود. در گالری صوفی آثار هنری هنرمندان چیره دست ایرانی به نمایش درآمده و گردشگران داخلی و خارجی به تماشا بیایند و دست پر از شیراز برگردند. هم فال است و هم تماشا . جایی برای ارج نهادن به هنر و نیز رونق بازار ارزشمند صنایع دستی و سوغات ایرانی.
عطر نان تازه می آید


چند قدم که جلوتر بروی عطر نان تازه می آید نان سنگک سنتی و تنور سنگی آن که دیگر معدودی از آنها در کوچه های شهر مانده اند. روی پشت بام صوفی نوستالژی همه نقاشی های کودکی مان تداعی می شود دودکش ها. دود کش هایی که عطر دیگ های بار گذاشته را به دست باد می دادند و در گوش زمین و زمان زمزمه می کردند هنوزدر این خانه اجاق گرم است و سفره پر روزی و زندگی در جریان .
از ماندن در اینجا سیر نمی شوی!
پشت بام آرامشی دارد نگفتنی . روبرویت حرم شاهچراغ است وصفای وصف ناشدنی اش. به پایین که نگاه کنی حیاط «صوفی » را می بینی که از این بالا زیبایش صد چندان شده است. دیوار خشتی روی پشت بام که یادگاری خانه قدیمی قبلی است در جریان بازسازی دست نخورده باقی گذاشته اند و آن را با ظروف و اثاثیه قدیمی تزیین کرده اند .
از ماندن در اینجا سیر نمی شوی! هر گوشه حرفی برای گفتن دارد درست مثل خانه تو مادربزرگ که خشت به خشتش با ادم حرف می زد. حالا دیگر خیالم راحت است اگر دلم هوای دست پخت تو کرد جایی هست که سر از محله قدیمی درآورم و کنار حوضش بنشینم و مست عطر دمپختکی شوم که مثل دست پخت تو عطر ادویه های بازار وکیل را دارد .

The post صوفی و خاطره؛به اینجا می گویند بهشت مزه ها! appeared first on توریسم آنلاین.

درباره نویسنده: administrator

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *